مثل مرجانم که پس از داش آکُل لای مشروب و شعر میشکنم! که من از بچگی مرض دارم جای زخمهای کهنه را بکنم! که دچارم به مرگ تدریجی, بیست نخ توی روز شوخی نیست طی ده سال بعد تو دائم بوی سیگار میدهد دهنم! طول و عرضی به وسعت دنیام,...
بی گمان آواز خواندن یاد بلبل می دهد آنکه دست گلفروشی چون تو یک گل می دهد موی بر ابرو کشیدی و چه زیبا می شود رود وقتی شانه اش را تکیه بر پل می دهد هرچه می آیم چرا آخر نمی بینم تورا یک نفر انگار دارد شهر را...