متن رنج و عشق
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رنج و عشق
ژرفنای چشمههای شورِ دل
با تبِ داغِ عطش، بیزاب شد
بادِ امواجِ موافق هم، مدام
بهرِ کشتیِ نهان، ناباب شد
پ. ن:
«زاب»: زهاب؛ زهآب: ۱_ چشمه. ۲_ آبراهه.
بیزاب: منفی برای زاب.
درون رنج، زاده شد دل انسان
میانِ داغ، سر نهاد به طوفان
به کبد، آری، آفرید ما را حق
که راهِ حق نگردد از غم آسان
ز رنج و درد، راهِ کُهن به نور است
که بیمشقت، آسمان نباشد جان
اگر نبودی این تعب، نمیجُستیم
کلید رازهای پردهپنهان
چه میدانی؟...
دنبالَت دویدم…
نه از سرِ خواهش،
نه برای خواستن،
بلکه چون
تو همان نقطهای بودی
که جهان در من شروع میشد.
زمینخوردم،
سکوت دیدم،
سردی کشیدم…
اما باز،
بلند شدم
و راه افتادم،
چون حتی نرسیدن
برای من
نزدیکتر از بیراهی بود.
گاهی
پاهایم از توان میافتند،
گاهی دلم میگوید:...