متن رنج و درد
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات رنج و درد
دل برید از خندههای سرد و شبهای دوتا
ماه را گم کرد در آیینه، آبِ ماجرا
باد آمد، پرده از راز سحرگاهی کشید
سایه لرزید از طلسمی مانده در نقش صبا
خشت بر خشتش نچیدم خانهای بر باد و خاک
هر چه شد، از عشق شد، افتاد اگر، باشد، خطا...
مهدی غلامعلی شاهی
درد را میخواستم درمان کنم امّا نشد
اشک را میخواستم پنهان کنم امّا نشد...
بر لبم لبخند و آهی در دلم بود آتشین
خواستم آیینه را مهمان کنم امّا نشد...
هرکه آمد! جای غمخواری غمی افزودو رفت
خواستم من هم لبی خندان کنم امّا نشد...
سالها خونگریه کردمدر فراقش، ناگزیر...
حسن کریم زاده اردکانی
متن حسن کریم زاده
متن عاشقانه غم انگیز
متن خون گریه
متن دلتنگی عاشقانه
متن ناامیدی دردناک
متن کریم زاده حسن
در حال بارگذاری...