پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دلنوشته:کارون عزیزمتو را دیگر چه شد کارون عزیزم!؟هنوز اندوه زاینده رودمان از دل هایمان کوچ نکرده است ؛هنوز غم دریاچه ی ارومیه بارش را نبسته؛ تورا چه شد کارون عزیزم!؟آخ از درد دل که با گفتن تمام نمی شود...نمی دانم، نمی دانم چرا خشکسالی به ما نزدیک شده. دُرست بیخ گوشمان است.نمی دانیم برای کدامتان گریه کنیم.چقدر گریه کنیم که پُر شوید!؟برای دریاچه ی ارومیه ، یا برای زاینده رود خروشان مان که غم در دلش لانه کرده؟!یا برای تو که بدتر ...