سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
شاهزاده ی گیسو پریشانحاکم کدام دیاریفرمانت برمشراب کدام چشمانیمستتش شومدلبر کدام دلیمهمانش شوممصراع کدام شعریردیفش شوماهل کدام زمینیدورش بگردمستاره ی کدام آسمانیخیره اش شومموج کدام دریاییآرام جانم شودشاهزاده ی گیسو پریشان من ......
من یک شاهزاده اموقتی می توانمجوابِ تمام بی احترامی هایت را بدهماما ترجیح می دهم سکوت کنممن یک فیلسوف اموقتی می توانمدروغ هایی را که می گویی رو کنماما ترجیح می دهم سکوت کنممن یک جنگجوی شجاع هستموقتی زیرکانه زیر پاهایم را خالی میکنیو من ترجیح می دهم خم به اَبرو نیاورمو تو فکر کنی فاتح میدانی ...!من قوی ترینموقتی تمام وجودت را بکار میگیریتا مرا شکست دهی اما نمی توانی ...و این نتوانستن تو را اسیر خود خواهد کردو ت...
پاشو بانوی رویایی تموم شد فصل تنهاییرسید شاهزاده با اسب سفید بگو که آماده ای......
گاهی که به تو فکر می کنمهمان وقتی که دلم برای خواستنت تنگ می شود، خودت را نمی خواهم.خودِ واقعی آدم ها زیاد قشنگ نیست.شاید خودشان هم برای همین بیشتر اوقات نقاب دارند. نقاب می زنند تا خودِ واقعی شان را پنهان کرده باشند.خودشان همیک خودِ رویایی می خواهند.من خودِ واقعی ات را دوست ندارم.من یک "تو" ی رویایی را دوست دارم.من همان شاهزاده ی سوار بر اسب را دوست دارم.همان که پدرش پادشاهی یک سرزمین را عهده دار استهم او که مادرش م...
ممکن است یه روزی شاهزاده ام را پیدا کنم اما... پدرم همیشه پادشاه من خواهد ماند!...
ممکن است هر دختر ملکه ای برای همسرش نباشد!ولی همیشه شاهزاده ای برای پدرش است روزدختر را به تک تکتون تبریک می گوییم...