پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
به گوشه، گوشه ی جانم، شکفته، بوته های بغض؛درونِ دشتِ دل گشته ست، صدها غنچه ی غم، باز!شُکوهِ شِکوه های دل، زدوده، کوهِ صبرم را؛شکیبا می شود قلبم؛ اگر باشی کنارم باز!زهرا حکیمی بافقی، برشی از غزل ۱۶۴، کتاب نوای احساس.«باز»: آرایه ی جناس تام....
دل به هجرانِ تو عمریست شکیباست ولی بارِ پیری شکند پشتِ شکیبائی را...
بهتر است بیاموزیم که با «خود» شکیبا باشیم تا به نبرد با «خود» بپردازیم. اگر انسان ها یاد گرفته بودند پستیِ طبیعت خود را ببینند، جای امیدواری بود که به این شیوه، قادر به درک بهترِ همنوعان خود شوند و دوست شان داشته باشند.تنها، کاستن از ریاکاری و افزودن به شکیبایی در برابر خود، می تواند نتایج مثبتی برای درک طرف مقابل داشته باشد. زیرا انسان ها به آسانی، گرایش به انتقالِ نگرانی و خشونت -که طبیعت خود آنان را آزار میدهند- بر همنوعان خود دارند.- ...
آخرش قشنگه، عزیز من! رویایی با دیوارها و حصار ها و سنگ های بزرگ و کوچک کم نیاوردن و ادامه دادن... باور به عشقباور به این دو کلمه: آخرش قشنگه...یه روزبه غم و فراق امروزخواهیم خندیدفقط باید شکیبا باشیم و محکمچون ایوبچون کوهروز تابان خواهد آمد موقع شنیدن \دوستت دارم ها\حس \بوسه ها \و \آغوش ها\ میان درست کردن دو ظرف سالادکشیدن یه دیس برنج و کفگیر گذاشتن کنارش...وقتی که سرت خم شده رو میز کار و میام ازت می...
من بلندای شب یلدا را ، تا خود صبح شکیبا بودمشب شوریده ی بی فردا را ، با خیال تو به فردا کردمچه شبی بود …. ، عجب زجری بود ….غم آن شب که شب یلدا بود...