شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
یوسفِ من! من از تبار یعقوب ام..نگاه کن؛ چه صبورانه درد می کشم دوری ات را!؟ لیلا طیبی(رها)...
شهریورى ها انرژى جذب فوق العاده اى دارند و گرم ترین احساس دنیا را به دلت سنجاق میکنند.صبورانه پاى درد دل هایت مى نشینند و به راحتى از دنیاى غمت تورا بیرون مى آورند.شهریورى ها به معناى واقعى آرامش مطلق زمین هستند......
صبورانه در انتظار زمان بمان ؛هر چیز در زمان خودش رخ میدهد ...باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند ،درختان خارج از فصل خودمیوه نمیدهند ...!...
دلم روشن استروزهای انتظار و دلتنگی به زودی سر خواهد آمد و چشمان زیبایت از محاصره ی ابرهای تیره رها و دوباره درخشش آن گرما بخش زندگی ما خواهد شد. به این امید روزهای اندوهبار حبس را در این چهار دیواری می گذرانم.آنچه که تحمل روزهای طاقت فرسا و شب های بی قراری زندان را کمی برایم سهل می کند تنها عشق تو و شوق با هم بودن است.. می خواهم همچنان صبورانه بر عهد خود بمانی و فرصت جبران را از من دریغ نکنی.عاشقانه دوستت دارم...
اوضاع همیشه همینطور نمی ماندروزی می رسدمعجزه ای اتفاق می افتدو تو آنقدر عاشقم می شویکه هیچ صداییجز ضربان قلبم نمی شنویو هیچ راهیجز چشمان نم گرفته ام نمی یابیآن روز که به من می رسیزمین از گردش باز می ایستدبرگ های سرگردانبه شاخه ها باز می گردندو آسمان باران یاسبر پیکرمان می ریزدآغوشت را باز می کنیبه روی انتظار سالیانمدیگر عشق را مرزی نمی ماندکه آن لحظهخدا از سر شوقباران را کنار زدهو خودش برایمان می باردو تو...