با تَرَک دلم چه باید کرد آن هنگامی که تو از پنجره دلم پرواز کردی گویی سلام تو قایم باشکی بود و من ندانستم که روزی میبایست تسلیم خداحافظیت شوم واین اوج لامروتی قصه دلباختگیست
چال گونه کَنده ای اینجا و آنجای لَبت لا مُروّت من خودم لَنگم،دگر دامت چه بود!
دو سه کیلویی بچینم میروم... لیمو، انار لامروت عینهو بقالیِ مش باقر است