متن پدر مهربان
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات پدر مهربان
یادم هست،
صبحها
که آفتاب هنوز از طلوع
فرار میکرد،
تو،
با قلبت، بیصدا
میآمدی آرام،
و خوابم را
با صدای پنهانِ کارتون پلنگ صورتی
از روی شانهام پایین میکشیدی
خانه
لبخند تو را نفس میکشید.
دور از چشمِ مامان
درختی از نقشه میکاشتیم
برای اسکیتها،
دوچرخهای قرمز
که باد،...
عطیه چک نژادیان
پـבر همان امیـבیست براے ـבختر کـہ ذرـہ ذرـہ وجوـבش از جنس کوـہ است ، بایـב براے ـבستان پینـہ بستـہ تارهاے سـ؋ـیـב פּ ـ؋ــבاکاریش
نشستـہ سجـבـہ کرـב
همانا پـבر قابل ستایش است …
#المیرا پناهی درین کبود
در حال بارگذاری...