پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
عاقل آن است که اندیشه کند پایان را...
.عاقلی بودم...به عشقِ یار دیوانه شدم!...
کوچک اما مردساده اما صمیمیعاقل ام عاشقرفیق باش رفیق...
دو عاقل ممکن است بر یک چیز اتفاق کنند اما دو جاهل به یک کار سازگار نشوند....
پاییز / بارانو پنجره ای رو به رفتنتدیوانه اماگر عاقل بمانم...
خوشا عاشقیکه هر گز عاقل نشد......
از حال من نپرس که دیوانه تر شدماز حال و روز تو چه خبر؟ عاقلی هنوز؟...