پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
ویرانه شدم خانه ات آباد کجاییکمتر بزن آهنگ غم انگیز جداییفریاد سکوت من دلخسته بلند استگر چه نرسیده است به گوش تو صداییدر می زنم آنقدر که آخر به روی من در را بگشایی به تمنای گداییشاهی و دلم مهره ی شطرنج توباشدخواهم که تو تنها به دلم راه گشاییباید برسم سهل به آغوش نگاهتباید برسم با تو به یک نان و نواییبی روی تو تاریک شده خانه جانمبر بام دلم کاش که چون ماه بر آییبا خواب و خیال تو خوشم عشق محالمشاید که ت...
ویرانه شدم خانه ات آباد کجاییکمتر بزن آهنگ غم انگیز جداییفریاد سکوت من دلخسته بلند استاما نرسیده است به گوش تو صداییدر می زنم آنقدر که دل را بگشاییشاید که تو هم دل بسپاری به گداییشاهی و دلم مهره شطرنج دل توستتنها تو بر این صفحه ی دل راه گشاییباید برسم سخت به آغوش نگاهتباید برسم با تو به یک نان و نواییبی روی تو تاریک شده صفحه جانمبر بام دلم کاش که چون ماه بر آییبا خواب و خیال تو خوشم خواب و خیالمشاید که تو در...
عشق ،مهندس بی ذوقساخته،ویرانه ایبا آبادی احساس...
امشب بیا فانوسِ این ویرانه یِ تاریکِ من باش...
تو با قلب ویرانه ی من چه کردی؟ببین عشق دیوانه ی من چه کردی...