یکشنبه , ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
ژوزه ساراماگو:فقط برای سی ثانیه چشمان خود را ببندیم،شاید کمی احساس کنیم کوری چه دردی است،و بیاندیشیم آیا ما آن طور که تصور می کنیم بینا هستیم؟!...
فقط برای سی ثانیه چشمان خود را ببندیمشاید کمی احساس کنیم کوری چه دردی است !و بیاندیشیم آیا ما آنطور که تصور می کنیم بینا هستیم ؟!...
وقتی که می بینی همه به دنبال کور کردن کسانی هستند که خوب می بینند ، ساده ترین راه این است که خودت رو به کوری بزنی !خیلی بده که ببینی و کور باشی نه ؟درد هممون یک چیزه ؛هممون ترسوییم ......
ای انسان...نور خورشید دارایی تو نیست!!!تویی که گلوی هر طلوعی را بادستانت می فشاری و غروب ها را با غرور به تماشا می نشینی...تو حتی دریا را رو به پنجره ات سرپوشیده انتخاب می کنی.کوری میراث ابدی توست.در هزار توی ذهنت تنها و تاریک بمیر......
من عمرم را با نگاه کردن در چشم مردم گذرانده امچشم تنها جای بدن استکه شاید هنوز روحی در آن باقی باشد...!...
بمان با من که نقش اصلی این داستان هستیتو در دنیای من چیزی شبیه قهرمان هستیهمیشه بکری از بس کارهایت غیر معمولی ستتو مصداق شکوفایی یک گل در خزان هستیفقط در وصف تو یک چیز باید گفت :بسم اللهخودت هم خوب میدانی که "از ما بهتران"هستیهمه در آینه غرق اند و من هر بار میبینمکه تو محو تماشای خودت در آسمان هستیکنارت تند جریان دارد و دور از تو آهستهتویی که باعث اخلال در نظم جهان هستیبه کوری میکشید ای کاش کارم بی تو چون ی...
من فکر می کنم که ما کور هستیم. مردم کوری که می توانیم ببینیم، ولی نمی بینیم....
نگاه خشم آلود یک چشم به چشمی دیگر کافی است تا کل دنیا به کوری کشانده شود....
کوری یعقوب یا رسوایی بانوی مصر ؟اولی عشق است اما دومی تاوان عشق .......
وی قرآن خوانده ام... یعقوب یادم داده استدلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است...