شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
از کیمیای مهر تو زر گشت روی منآری به یمن لطف شما خاک زر شود...
آن کیمیا که میطلبی، یارِ یکدل استدردا که هیچگه نتوان یافت، آرزوست...
شخصی به فرزندش گفت: تو نور دیده یِ منی، نباشی جهانم تیره می شود..زنی به پسرش گفت: تو دستهای منی، که در شبی خاموش رو به خدا.بلند می شوی..مردی به همسرش گفت: تو جان جانان منی، چراغ خانه ای، بی تو خاموش می شوم ...پیرمردی به دخترش گفت: تو عصای منی، ایستادنم به خاطر قامت توست...پسری به پدرش گفت: توشانه های منی،پشتم به بودنت گرم است...باغبانی به درختش گفت: تو روح منی که در قامت خاک دمیده شده...کشاورز به گندمزارش گفت:تو برکت سفره یِ منی، دلیل بکر زیستنی....
هوالعشق❤هوالعاشق❤هوالمعشوقعشق حس نجیبی ست ؛نازل شده از آسمان حضرت دوست...شاید نام دیگرش خداست...یا اسم اعظم_او_ستنوشته شده بر کتیبه ی با طهارت دل...و حک شده بر جان شیدای آدمیبعد از خدا ؛ جز آدمیزاد ... ؛ احدی ؛جرات برداشتن این ودیعه ی سنگین را نداشته و نداردعشق حسی ماورایی ست ؛تنزیل شده از سینه ی پردرد آستان حضرت دلدارعشق دریاست !!! پراز امواج متلاطم و ناآرامو قطعا حسی فرازمینی ست ؛در دل فرزندان زمین❤؛تا آسمانی کند ؛ د...
......از وقتی کهسینه ام را سوزاندیدلمبه تو روشن است............
تو زمونه ای که نیرنگ و ریا شرط حیاته داشتن یه رفیق یکرنگ که پشتت باشه کیمیاست...