میشه زنده بود و زندگی نکرد فقط کافیه تو نباشی
ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام
دلبر جان که تو باشی... مگر میشود آرزویی در من بماند!؟
تو فقط آمده بودی که دل از من ببری ؟
برای من *تو* همه دنیامی ...
هیچکس برای من تو ...نمی شود
بعضی وقتها تو قهوه میسازی بعضی وقتها قهوه تو رو !
من + تو ما نمیشود محشر میشود
تو قرار منی من بی قرار تو
خوشبینی اهنربای خوشبختی است. اگر مثبت بمانید اتفاقات و آدم های مثبت به سمت شما جذب می شوند.
مادامی که تلخی زندگی دیگران را شیرین می کنی، بدان که زندگی می کنی …
فریب مشابهت روز و شب*ها را نخوریم امروز، دیروز نیست و فردا امروز نمی*شود …
دخترم لبخندت اوج رویای من است
به کسی ندارم الفت ز جهانیان / مگر تو اگرم تو هم برانی سر بی کسی سلامت
همیشه چیزهایی که نداشته ام را بیشتر دوست داشته ام/همچون تو که بسیار دوری که بسیار ندارمت...
روز دخمل مبارک
باید از سمت خدا معجزه نازل بشودتا دلم باز دلم باز دلم دل بشود
نیفتاد مثل پاییز آن اتفاق زرد او سبز بود و گرم
با رفتنت زود تر از هر کس به پاییز رسیدم
عاشق که باشی /پاییز که باشد/ باران که ببارد/ انار که هیچ سنگ هم اگر باشی دلت ترک میخورد...
دلم بودنت را می خواهد پاییز هم آمد اما تو... دلم به اندازه ی تمام برگ های افتاده خیابان ها تو را می خواهد...
تنهایی ... به تنهایی هم می تواند دخل آدم را بیاورد چه برسد به اینکه دست به یکی کند با غروب دست به یکی کند با جمعه با پاییز...
نیست مرا جز تو دوا ای تو دوای دل من
زمین ما آینده ی ما our planet our future