لب تر نکن اینقدر که زجرم بدهی باز یک مرتبه محکم بغلم کن که بمیرم
صبح یعنی بغلم باشی و بیدار شوم و پریشان کندم موی بهم ریخته ات
این دل که به یادت همه دم مست و خراب است گر بر سر آغوش تو می بود چه می شد ؟
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست...؟!
سهمِ من از تو صدایی است که نه میشود بوسید نه در آغوش گرفت!
این شهر مرا با تو نمى خواست عزیز...
بغل کن مرا چنان تنگ که هیچکس نفهمد زخم.... روی تن من بود٬ یاتو