ای باران / تابستان هنوز در حسرتت می سوزد اما تو در آغوش پاییز می باری
از تماشا کردن باران که لذت می بری روبرویم مدتی بنشین تماشا کن مرا
شده از نم نم باران دلت خیس شوی؟ دایما مشق تو آن مرد نیامد باشد؟
مهربانم عمرت به شیوه ی باران پُر از تکرارِ طراوت باد… میلادت مبارک
بی رحم ترین قطعه ی پاییز چنین است. باران بزند...شعر بیاید تو نباشی
باران که هیچ... با تو مرگ هم شاعرانه است...
می نویسم باران دیگر پروانه و باد خود می دانند پاییز است یا بهار
حکایت بارانی بیقرار است اینگونه که من دوستت دارم ......