وقتی که تاج پادشاهی را بر سر سگی بگذاری، سخت است که دوباره قلاده به او ببندی :)
مثل تاجی به سرم مینهمت دلبر جان تو بلایی و چه زیبا به سرم می آیی
من یک زنم! مهمان نوازم اما مهمانپذیر نیستم... زاده شده ام تا اقامتگاه ابدی مردی باشم که نام کوچکم را بستاید و نام خانوادگی اش تاج برسرم بگذارد! قد و قامتش سپربلایم باشد و دست هایش سردی و گرمی روزگار را از صورتم بشوید! آری من زنم ! مهمانپذیر نیستم...
تو رفته ای که عشق من از سر به در کنی من مانده ام که عشق تو را تاج سر کنم