متن گلوله
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات گلوله
در عروسی یا عذا
در سرقت یا نبرد
با هر تیر هوایی
یک نفر فریاد زد
یک نفر روی زمین خوابید...
تیرهای زیادی شلیک شده است
تیرهای زیادی شلیک شده است
تیرهای زیادی شلیک شده است
دارم به تو فکر می کنم
به توئی که این همه ساکتی
به توئی...
آنچه در تنم می چرخد
خون نیست
گلوله ای ست
بی قرار
که هر جا فرصت کند
عصب می کُشد!
«آرمان پرناک»
وقتی آخرین گلوله خشابش؛ خداحافظ برای همیشه را شلیک کرد تازه فهمیدم دوستت دارمش ، مشقی بود!!!
ومن سالها بعد هنوز درحال جمع کردن محتویات مغزم در پس آخرین شلیک از حافظه زمان هستم.
تا کی قرار است گلوله /
جای خالیِ خال های پلنگ را /
پُر کند؟ /
تا کی قرار است تفنگ /
تنها زبانِ بدن ها باشد؟ /
تا کی قرار است جنگ /
بر پشت بامِ خیسِ خانه ها /
راه رود؟ /
آقای دوربین! /
شما جوابی بدهید!...
که از تخت گذشته ام
ساعت: 12هیچ عقب
و یک گلوله
ضمانت می کند:
سفر به سلامت باشد
از خانه گذش ... ↓
.
که از تابلوی مین گذشته ام
یک متر و هشتاد سانتی متر می شود
و این،
چندمین ِ («من») است
که از مای مین هم گذشته...
تو نه!
گلوله ات راست می گفت !!
آدمی که پای قلبِ خود ایستاده
سایه اش زود کج خواهد شد
«آرمان پرناک»
ابرو کمان چشم مدهوشت گلوله ست
غنچه ها از لب خاموشت گلوله ست
برای کشتنم عطر از تنت بس
انارها از زیر تن پوشت گلوله ست
گل من چشم مدهوشت گلوله ست
همان لب های خاموشت گلوله ست
برای کشتنم خنجر چه لازم
انار زیر تنپوشت گلوله ست
باز هم تیغ غم از طاقت من تیزتر است
نازنین ! امشب قصه ات قصه ای دیگر است
سردرگمی سوال قشنگی است بعد تو
تا مرگ احتمال قشنگی است بعد تو
قبول می کنم بهار عوض نمی کند مرا
اجازه میدهم غبار عوض نمی کند مرا
اشکم به نردبان توسل...
-- شک نداشته باش!
همه ی سربازان جوخه ی آتش،
دل دارند امّا،،،
♥
گلوله ی دشمن-
به سینه ای می رسد که؛
کَسی را
منتظر ست!
سعید فلاحی (زانا کوردستانی)