متن حسن سهرابی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حسن سهرابی
آسمان ابی
پرده یکرنگ آغازین شورش نافرجام ابرهاست
در سرزمین لاله های واژگون خیالم.
حسن سهرابی
گاهی می شود صدای سکوت را از فرسنگها دورتر شنید.
در میان انبوه فریادهای
بیشمار زبانهای بی بند و بار.
حسن سهرابی
عشق همان هندسهٔ ساده هستی است که در ضرب زمان گم شده است.
کاش اُستاد تفریق کند از دل ما غصه و غم را
حسن سهرابی
میانِ قلب و جانهامان،همیشه بیصدا غم بود
د این اَفیونِ دوران و در این دنیای پُر کینه
صراط المستقیم ما ،به سمت کربلا خم بود
حسن سهرابی
Instagram.com/sohrabipoem
حرفهای باران
ای یار من دلدارمن با شعر من
در این غزل اسرار دنیا را بگو
اندوه یاران را بگو
با اندکی تفسیر آن
حرفهای باران را بگو.
اندوه آن مردان میدان را بگو.
ای یار من دلدار من
اشکی ببار از آسمان
شاید بشوید خانه را
این عاشق دیوانه...
رفته بر باد
در میان موج دریا
آب جویم رفته بر باد
با وجود دشت غمها
آرزویم رفته بر باد
در میان این هیاهو
غافل از اسرار دنیا
دیگر آن آوای فریاد
در گلویم رفته بر باد
Instagram.com/sohrabipoem
زندپی یک جو نیرزد
قهرمانی گر نباشد،مهربانی گر نباشد
زندگی یک جو نیرزد.
آسمانی گر نباشد،آرمانی گر نباشد
زندگی یک جو نیرزد
آفتابی گر نباشد،آرمانی گر نباشد
زندگی یک جو نیرزد
امتحانی گر نباشد، ارمغانی گر نباشد
زندگی یک جو نیرزد
Instagram.com/sohrabipoem
کربلایم آرزو بود
در خیابانهای تهران،در میان اَشک
چشمان،با همه آفتاب سوزان
کربلایم آرزو بود
با همه این چشم گریان،با همه غمهای
دوران ، در میان جمع یاران
کربلایم آرزو بود
در سرای جان جانان،در میان مهربانان
با همه دلهای نالان
کربلایم آرزو بود
با همه این قلب سوزان،با همه...
بی آشیان
با همه بی آشیانی ،آشیانم آرزو بود
به همه بی سر پناهی، آسمانم آرزو بود
در میان اشک چشمان،شمع جانم آرزو بود
با وجود جام رندان،شادمانم آرزو بود
با همه آفتاب سوزان،سایه بانم آرزو بود
با همه دزدان دوران،پاسبانم آرزو بود
Instagram.com/sohrabipoem
آرزویم رفته بر باد
در خیابان زیر باران
دل پریشان قلب سوزان
با دو چشم ماه تابان
آتشی افتاده بر جان
زین همه بیداد دوران
آرزویم رفته بر باد.
آنهمه فریاد و غوغا
در گلویم رفته بر باد
در میان باد و باران
آب جویم رفته بر باد.
آرزویم رفته...
کجایی
نجیب و عزیز و یارم کجایی
هوایی رسانی به قلبم کجایی
نبودی ببینی در این بی وفایی
که مرگم رسیده قرارم کجایی
instagram.com/sohrabipoem
بهارم تو بودی
به روزی که بودم پریشان و نالان
همیشه عزیزم کنارم تو بودی
همان بار اول که چشمم تو را دید
به دامم فتادی شکارم تو بودی
بریدم دلم را ز هر لااُبالی
سپردم به دستت قرارم تو بودی
دلم را تو بردی پناهم تو بودی
عزیزم وجودم...
سرود زندگی
در میان
رنج و اَندوهِ زمانه
این سرود زندگی را
تو چه زیبا می نوازی
instagram.con/sohrabipoem
در کنارت
شاعرم من سائرم من حاضرم من در کنارت
قاصرم من طاهرم من صابرم من در کنارت
غمگسارم بیقرارم می گذارم دل کنارت
از کجایی دلربایی شادمانم در کنارت
instagram.com/sohrabipoem
رفتی چرا
عاشق شدی بی عشق من رفتی چرا
من گشته ام یک بی وطن رفتی چرا
ای باغ گل نسرین من در کهکشان
بی یار خود شیرین سخن رفتی چرا
در خاطرم هستی نظر ای یار جان
بر عشق من دامن زدی رفتی چرا
تا نا کجاها رفته ای...
یار من
ای یار من، دلدار من
در باز کن اشکم ببین
این ناله و اشکم ببین
اندر میان باورم
این چهره سردم ببین
باید مرا پیدا کنی
غمخانه را رسوا کنی
این عاشق دلخسته را
همچون گلی نوپا کنی
حسن سهرابی
Instagram.com/sohrabipoem
کجایی عزیزم
نشستم به خلوت کجایی عزیزم
پناهم نبودی بلایی عزیزم
چشیدم ز زهرت نگاهی ولی تو
جفایم نمودی خطایی عزیزم
Instagram.com/sohrabipoem
چون آمدی
در شعر من چون آمدی اشعار من زیبا شود
چون می رسم هر جا به تو رفتار من زیبا شود
من از نگاری چون شما دارم به دل صد آرزو
رویا که می بافم ز تو افکار من زیبا شود
حسن سهرابی
Instagram.com/sohrabipoem
آتش به جان
آتش به جانِ من زدی
شعله بر این خرمن زدی
با آنهمه مهر و وفا
بر جانِ من خنجر زدی
حسن سهرابی
با تو
در خیالم با تو بودم
در دیارم با تو بودم
در میان خواب و رویا
هر دو عالم با تو بودم
حسن سهرابی
Instagram.com/sohrabipoem
گریه کردم
هر زمانی،هرمکانی،زیر باران گریه کردم
تشنه بودم،خسته بودم،با بهاران،گریه کردم
در میان اشک چشمان، همصدا با مرد میدان
سر بدامن ،در بیابان ،همچو باران،گریه کردم
حسن سهرابی
Instagram.com/sohrabipoem