متن سعدی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات سعدی
چو پاک آفریدت بهُش باش و پاک
که ننگ است ناپاک رفتن به خاک
الله💚
اگر میرم امروز از کوی دوست
قیامت زنم خیمه پهلوی دوست
کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی
کانچه گناه او بود من بکشم غرامتش
حضرت سعدی
گر بزنندم به تیغ در نظرش بی دریغ
دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست
بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم
چون طفل دوان در پی گنجشک پریده
(سعدی)
خرم آن روز که بازآیی و سعدی می گوید
آمدی وه که چه مشتاق و پریشان بودم
خیال روی کسی در سر است هر کس را
مرا خیال کسی کز خیال بیرون است
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی
با بدان بد باش و با نیکان نکو
جای گل، گل باش و جای خار خار