پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
هر بار که تا یک قدمی تو رسیدمبا اخم تو سوی غم عشق تو پریدمگمراه توام فکری به حال دل من کنبرخیز بیا من فقط عشق از تو شنیدمدر هر طرفم می نگرم جزء تو نبینملب واکن و از عشق بگو شاه کلیدمموی پریشان شده ات شانه کشیدیپریشانی دل را به سر شانه کشیدممن منتظر ساعت دیدار تو هستمبا عقربه ها تا ساعت دیدار دویدم...
و پاییزشاه کلید عشق است ..-زهراخواجه زاده...
صدایتشاه کلید، قفلتمام بغض هایم استبیا و با دوستت دارم هایتبا بوسه های پیاپیتقفل تمام این خستگی ها را بگشامحمدامین تیمورزاده...