چهارشنبه , ۵ مهر ۱۴۰۲
❤️🩹🌿❤️🩹نگارمهر چه کردم نقشت از پندار من بیرون رودیا نشد یا باز هم تصویر تو تکرار شدشهناز یکتا❤️🩹🌿❤️🩹...
رشک می برم به تک تک واژگان داستانمکه تو آن ها را خوانده ای.و به ترانه هایم که با اندیشه ی تو سروده شده اند.شهناز یکتا...
امید رفت و فرو ریخت تمام داروندارمکجاست یار وفادار کجاست مونس و یارمشهناز یکتا...
قافیهدر نمازم یاد چشمانت به شک انداختمباز از نو خواندم و آخر دلم را باختمبار دیگر در اتاقم عطر مویت پخش شددست بردم لای مویت قافیه را باختمشهناز یکتا...
🍷🍷نگارا!شناورم کن در شط نگاهتبه ساحل رسان این موج سرگردان رانگذار غبار دوری اتتیره کند دنیایم راشهناز یکتا...
با سوزوگدازت غزلی تازه بگوکاشانه به آتش بکش و هیچ مگو دم کرده دلت مثل هوای اهوازعاشق شده ای باز، به من راست بگوشهناز یکتا...
چشم انتظاری های من پر کرده است این شهر رابا هر صدای زنگ در پر می کشد این چشم هاشهناز یکتا...
گذشتی از من و رفتی چه آسانمرا دادی به دستان زمستانمگر شب بوی باغ تو نبودمچرا پرپر شدم در باد و بورانشهناز یکتا...
🌷🌷🌷کجا رفتی کجا ای یار جانیکه رو گردانی و نامهربانیمگر ابروی من محراب تو نیستچرا سویم نمازت را نخوانیشهناز یکتا...
من روی تو را یار به نزدیک ندیدماز گوشی همراه صدای تو شنیدملرزید دل آن لحظه که خندیدی و گفتیدنیای منی ای گل شب بوی سفیدمشهناز یکتا...
دلبرم!دیدنت آرزوستحتا به اندازه ی یک نفس از کنارت رد شدن.شهناز یکتا...
دو چشمان خمارم خانه ی تووجود نازکم کاشانه ی تودر آغوشم بگیر ای نازنینملبان سرخ من میخانه ی توشهناز یکتا...
کاش می شد روی ماهت را ببینمدر کنارت روز و ساعت ها نشینمکاشکی در برکه ی سبز نگاهتبنگرم تصویر خود را نازنینمشهناز یکتا...
صندلی دلتنگ قاب عکس کجخانه دلگیررفته ای مگر؟شهناز یکتا...
می شکفد اهورای لبخند می کشاندم مگر قبله ای ؟شهناز یکتا...
از من ترانهیا یک سرود عاشقانهدر زیر سایه، در لپ گیلاسدر روی آلو، در یک نت خاص روزت پر از مهر آوای باران دستان تو سبز همچون بهارانلبریز از شور سرریز شادیباشی همآره خورشید رخشانشهناز یکتا...
به شوق دیدن روی تو یارمدو چشم خویش بر در می گذارمنمی دانم چرا با هر صداییبه سمت کوچه می آیم نگارمشهناز یکتا...
نگارم!از تو که می نویسمعطر شب بو اتاقم را می آکند. تو کنارم نشستی و غزل هایم را می سرایی و من با تو ردیف که هیچ قافیه هم کم نمی آورم.شهناز یکتا...