پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
نگارم نگارمببین سینه ام شوره زارهتو دستم نگیریجویبارش آبی ندارهببار ای ابر تنهابخون ای مرغ مینانذار این غم دورینگارم رو از من بگیره_برشی از ترانه...
❤️🩹🌿❤️🩹نگارمهر چه کردم نقشت از پندار من بیرون رودیا نشد یا باز هم تصویر تو تکرار شدشهناز یکتا❤️🩹🌿❤️🩹...
یلدا به پای زلف نگارم نمی رسد...
فخرم همه این بود که مطلوب نگارمافسوس که مطلوب خودم با رقبا رفت...
بی قرام نگارمتیره شد روزگارمابریم همچو بارانکجایی تو ای جان که طاقت ندارم...
نگارم رفتنت دیوانه ام ڪرد هواےدیدنت پروانہ ام ڪرد شدم آواره تا یابم نشانت هواےهجر تو بےخانہ ام ڪرد دلم مے از نگاهت نوش مےڪرد فراقت راهے میخانه ام ڪرد...