پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
صبح جمعه است و حال امروز من خوبستمی دانی چرا؟!در تنهاییمیکی دارد با من حرف می زندصدایش را می شنوی؟!جیک جیک جیک جیکپنجره را باز کنبذر امید را بپاشامروز روز دیگریست.نفیسه اسلامی فر...
صبح جمعه یعنی بعد از یک هفته سخت،صبح روی او بتابد و مرا به خود زنده کند...ارس آرامی...
آدمها!!!چیز زیادی از دنیا نمیخواهند ؛جز یک نفرکه صبح جمعه ، چایشان را شیرین کند ......
اگر کردی هوای کله پاچهگذر کن در سرای کله پاچهبیا گویم برایت رازهاییکه گردی آشنای کله پاچهبه دریای کلپچ و مرغ و ماهیفقط شو ناخدای کله پاچهبه میدان نبرد کله خواراننما جان را فدای کله پاچهاگر شاه جهان گردی ولیکنشوی گاهی گدای کله پاچهبه صبح جمعه با شوقی مضاعفبزن بیرون برای کله پاچهلذیذ و دلپذیر است و مقوّیدو چشم دل ربای کله پاچهزبانش را چه گویم از تلذذزبان بی صدای کله پاچهچه گویم از بناگوش لذیذشچه ...
درستش این بود که صبح جمعه تو بغل هم بودیم و اینقد بوسم میکردی تا بیدار شم !...