باغ گل و بهشت برین هم جهنم است آن ساعتی که بی تو شود طی..عزیز من سجاد یعقوب پور
بنگر عزیز من ؛ برای شیرین کامگی فقط یک چرخش اندیشه کافیست. تا سیاهی، تا گزند زنبور گزیدگی بیرنگ شود پشت طلوع یک موم تازه موم خیال، موم یاد، موم اندیشه های محال که لحظه های نامراد زیستن عمیق پله ی صعود است تا آفتاب تا بهار تا عتیق.
عزیز من چرا این روزها اهلی ما نمی شوند ؟ و باد مثل یک حاکم دیوانه تازیانه می زند تازیانه می زند هرچند اشتیاق ام به تو همیشگی دست در دست است و لب به لب دوست داشتنم به وقت تو و کبوتر سفیدی ام که به سفیدی دست های...
تمام اصل های حقوق بشر را خواندم و جای یک اصل را خالی یافتم و اصل دیگری به آن افزودم ! عزیز من ! اصل سی و یکم : هر انسانی حق دارد هر کسی را که میخواهد ، دوست داشته باشد ...
آرام باش عزیز من ، آرام باش... حکایت دریاست زندگی گاهی درخشش آفتاب ، برق و بوی نمک ، ترشح شادمانی گاهی هم فرو میرویم ، چشمهای مان را میبندیم ، همه جا تاریکی است آرام باش عزیز من آرام باش دوباره سر از آب بیرون می آوریم و تلالو...