سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
شبا همیشه چشم به راهِ عشقماونم فقط دیدنِ ماهِ عشقمبیا که شب شمیم شورعشقهپُرشده از ماهی که نور عشقهبیا کمی کنارِ هم بشینیمباهم دیگه بازم ماهو ببنیمآخ که دلم شبا چه بی قرارهمهمونِ ماهه و چندتا ستارهبیا ببین اَبرُ چه بازیگوشهلباسی از ستاره ها میپوشهاین ساعتا، ساعتِ عشقِ انگارساعتِ عاشقی و دیدنِ یاربیا رو پله جای هردومون هستبیا به عشق همدیگه بدیم دستبیا که من حالِ قشنگی دارمبارونی ام، رو گونه هام میبارم...
نمه نمه نمه نشستی با عشوه تو قلبمخنده هاتو که دیگه عشقه نگم من آخ نگم منیه تنه دلمو حریفی همین چیزات قشنگهاون دوتا چشاتو قربون که نفهمیدیم چه رنگهبالا بری پایین بیا یکی یدونمی میدونمیه جوری به دل میشینی که بند اومده زبونمیه دیوونه عین خودت میخواستی من همونمتو بگو قله ی قاف من خودمو میرسونم_برشی از ترانه...
وقتى شادیه کس دیگه ، شادیه توئه، عشقه...
بابای شما هم یه جا دقیقا وسط خونه جلوی تلویزیون ،که دوتا بالشتو رو هم گذاشته رو به عنوان قلمرو اختصاصی خودش میدونه یا فقط بابای من اینقدر عشقه!؟...
به سلامتی کسی که گفت : عشق چهار حرفههمه مسخرش کردند!گفت : ر ف ی ق عشقه...