گر نگشتم شاد و خندان از تو ای قاصد مرنج ذوق پیغام و خبر چون لذت دیدار نیست
قاصد شرمنده از قاصدکِ آرزو باخبر از پرپر شدنِ بالِ خیال و غرق از عرقِ غم؛ بر جبینِ عشق طبلِ ماتم می کوبد، های های آشنا... می نشیند بر گوش غریب دست به دامانِ که شوی..؟ معرفتِ عشق؛ دست در دستِ کوچِ ابدی بگریخت از خانه ی دوست، لیکن اِی...
رنگ ها با صفحه ی چشمم چه بازی می کنند سرخ، آبی، ارغوانی زرد، نارنجی، سیاه رنگ ها فریادی از رؤیای دور یا سکوتِ آفرینش عشقِ محض ... ای زمستان، ای سپید ای خانه ی متروک از پروازِ برگ من دعای دانه ها را می شنیدم از لبت من شکوهِ...
روی موهای قشنگت یه گل بنفشه بگذار رنگهای سیاه و ماتو همه از تو خونه بردار چشاتو قاصد راه کن واسه لحظه رسیدن با ترنم یه آهنگ خستگیمو بگیر از من گلهای پرپر و بردار من اونا رو دوست ندارم با خودم من گل مریم یه سبد برات میارم