پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
باید از این فصل دوری کنیم من به زمستان میروم تو در بهار کنار شکوفه ی آرزوها منتظر بمانمینا نیک خواه...
به هیچ چیز زیاد توجه نکن عزیزِ مندست هایت را بگذار داخلِ جیبت راه بروو خیابان به خیابان برای خودت بیخیال سوت بزن!دیگر بس است،آنقدر غصه خوردیم که تویِ قلبمانهیچ جایی برای آرزوهایمان نمانده!بگذار تا می توانند پشتِ سرمان حرف بزنندما مسئولِ حسادتِ دیگران نیستیمیک گوش در و یک گوش دروازه رفیق!لحظه هایی که می توانیم به بهترین شکل از آناستفاده کنیم خیلی راحت جلویِ چشم هایماندارند می سوزند و از بین می روندآخرش هم چیزی برایمان باقی نم...
گاهی نباش...خودت را بردار و کمی دورتر از قافله بایست...وجودت را از همه ی آدم های اطرافت دریغ کنببین چه کسی نبودنت را حس می کند؟!چه کسی حواسش به حال و احوالات توست؟!سکوت کن و منتظر بمان...و ببین کدام آدمِ با معرفتی برایِ پیدا کردنِ تو،پس کوچه های تنهایی ات را زیر و رو می کند؟کدامشان نگرانت می شود!و اصلا چه کسی، برای نگه داشتن تو...به خودش زحمت می دهد؟اگر نبودی و دیدی...آب از آب روزمرگی هایشان تکان نخورد،تعجب نکن!رسم آدم...