ببین داره برف میاد، یجوری می بارن این ابرا که انگار حسابی دلشون پره! دلم میخواد مثل اونوقتا که میگفتی: _پاشو ببین چه برفی اومده بی هوا با ذوق از خونه بزنم بیرون و تا غروب تو کوچه خیابونا پرسه بزنم؛ توام لی لی کنان پاشنه کفشتو رو هوا بکشی...
باز از نگاه خیس من یاد تو می بارد رفیق بر دفتر اشعار من بذر تو می کارد رفیق واژه به واژه خط به خط تنهاتویی مضمون من ای ناجیِ رویاییِ ابیات ناموزون من پر از ترانه می شوم وقتی به یادم میرسی جان میکنم از دوری ات پس کی...
گرفتم روی سر قرآن طلب کردم وصالش را شب قدر است و دلتنگم خداوندا تو یاری کن
آتش زدی قلب مرا من زنده ای جان داده ام در حسرت آغوش تو ناجور تاوان داده ام
دلم می خواهد شب هایی که دلتنگم، تو را از خیالم بیرون بکشم و کنارت بنشینم! خیره بر چشمانت هی برایت چای بریزم، و هی چای سرد شود و دلمان گرم... قشنگ حرف هایمان که گل کرد؛ مثل دوران کودکی کفش هایت را پنهان کنم که نتوانی بروی! غافل از...