به دنبال طلوع ام با چراغِ خاموش... آریا ابراهیمی
عزیزی بهم گفت: چراغ خاموش زندگی کن!!!! کوتاه ترین جمله ای بود که یک کتاب حرف داشت!!!
سرنوشت من سالهاست که مست است به در و دیوار میزند تو بیا و هوشیاری اش باش به وقت سقف به وقت دیوار به وقت تهران همیشه با تو با چراغ خاموش راه خواهم رفت مبادا که روزی کنارم نبینمت