خالی میکنن پشتتو حتی سایه ها!
دیگر خالی خالی ام تهران اشک می ریزد من شعر می نویسم
خیلی فرق هست بین کسی که تو زمان بیکاریش میاد سمتت... با کسی که وقتشو فقط واسه تو خالی میکنه...
خوشبختیِ ما مثل آب است در تور ماهیگیری ! توی آب که حرکتش میدهی باز میشود و پر از آب است ، بیرونش که میکشی خالی است ...
چون بماند خالی از من جای من گر تو همراهم نباشی وایِ من...
بسترم صدف خالی یک تنهاییست و تو چون مروارید گردنْآویزِ کسانِ دگری
گاهی در نبود تنها یک نفر ، گویی جهان به تمامی خالی است ...
بی تو جهانم خالیست
جنگ نابرابریست! من با دست خالی شب با هجوم خاطره...!