مجنون به نصیحت دلم آمده است بنگر به کجا رسیده دیوانگی ام !
بوی دیوانگی های مجنون را میدهی ... خوشوقتم ... نام من شیرین است !
او مرا مجنون چشمانش کرد اما نگاهش رو به فرهاد بود
ای همقطارِ آخرین رویا کجایی؟ ای بی تو من مجنون بی لیلا کجایی؟
بیا ماه من و یلدای من باش شب بارانی دی ماه من باش بیا زیباترین مجنون این شب یه عمری با من و لیلای من باش . شب یلدامبارک
بیا ماه منو یلدای من باش / شب بارانیه دی ماه من باش بیا زیباترین مجنون این شب / یه عمری با منو لیلای من باش . . . یلداتون پیش پیش مبارک
گفتی از پاییز باید سفر کرد... گر چه گل تاب طوفان ندارد آنکه لیلا شد در چشم مجنون... همنشینی جز باران ندارد
تو همان دلبر معروف دلم باش منم آن دلداده مجنون و پریشان
تاب دلتنگی ندارد آن که مجنون می شود...