پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
اما تو نشانه ایتو،که یعنی رویایی وجود داشت....
زخم تبرت مانده ولی جای شکایتشادم که نگه داشته ام از تو نشانه...
با یک تیر گرفتمهزار نشانه ات،هم رفته امهم فراموش کرده ام....
هوایم حال سربازی کمین خورده ست در سنگرنشانه رفته دشمن را ولیکن اسلحه خالیست...
هر از گاهی برای آنان که دوستشان داری نشانهای بفرست تا به یادشان آوری که هنوز برایت عزیزند ......
به سوی دشمن بود...اما قلبم را نشانه گرفته بود......
بحران عبارت از این واقعیت است که کهنه در شرف مرگ است و نو قادر به زاده شدن نیست ؛ در این میانه انواع نشانههای خوفناک پدیدار میشود ......
زلال که باشی سنگ های کف رودخانه ات را می بینند و برمی دارند و نشانه میروند درست سمت خودت رسم دنیای امروز ما چنین است... ....
هرازگاهی نشانه ای بفرست برای آنان که دوستشان داری....تابه یادشان آوری که برایت عزیزند...
گر چشم دوختم به تماشای این و آن می خواستم که از تو بیابم ، نشانه ای...
ایکاش خداوند نشانه ای واضح به من می داد! مثل باز کردن یک حساب بانکی پرپول به نام وودی آلن در یک بانک سوئیس!...