متن شکایت
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شکایت
چراغی دست دل دارم چراغی دربر فکرم
ولی هربار از بختم شکایت بیشمار آرَم
مگرفرق است فراق دل چه باشد نام ننگینش
صلاح ازمن چه میجویی که فاجرتر نمیگردم
شکایت /
شکایت /
شکایت /
... /
بیشتر بگرد /
لای پرونده هاست /
ندیدی ؟ /
دیدی ؟ /
دیدی ندیدی ! /
این همان زندگی ست که می گفتم /
آرمان پرناک
جرأت اینکه ازتوگله کنم ندارم چون همش میترسم که بری توازکنارم
شکایت
شکایت
شکایت
...
بیشتر بگرد
لای پرونده هاست ...
ندیدی؟
دیدی؟
دیدی ندیدی !
این همان زندگی ست که می گفتم
آرمان پرناک
بی تو نفس می کشم و عمر تباه می کنم
در انتهای شعر خود ورق سیاه می کنم
میان لحظه های من فقط خیال روی توست
که روز و شب به قاب عکس تو نگاه می کنم
قسم به آیه آیه ی کلام قرآن مجید
به روی سجاده ی خود...