جهان با تو...
از دفتر تا آمدن تو عشقبازی تعطیل
از مردم بد اصل نخیزد هنر نیک
کافور نخیزد ز درختان سپیدار.!.
دوازده سال پیش او را از من گرفتی
او الان زیر خروارها خاک من اینجا
شک ندارم او را بیشتر از من
دوست داشتی چون تو خوب میدانی
معنی حسرت چیست؟!
فقط به این امید زنده ام که روزی جواب تمام
سوالهای بی جوابم
را از تو بگیرم ...
مطمئنم در طول روز حتما خرید دارید
و آن خرید را با کارت بانکی انجام می دهید
پیشنهاد من این است
هنگام ارائه کارت بانکی آن را
با دو دست به فروشنده تقدیم کنید
و تاثیر آن را ببنید
دوستت دارم نه به خاطر اینکه چه کسی هستی،به این خاطر که وقتی با توام چه کسی می شوم ...
زندگی زناشوئی مثل تئاتر است
مردم صحنه ی زیبا و آراسته ی آن را می ببنند
در حالی که زن و شوهر با پشت صحنه ی در هم ریخته
و پر ماجرای آن سر و کار دارند...
ازدواج مثل شهر محاصره شده است.کسانی که داخل شهرند سعی دارند از آن خارج و آنها که خارج [ آن ] هستند کوشش دارند که داخل شوند...
می میرم از حسادتِ دلی که دلدار شماست
کاش می دونستم اون کیه که این روزها یار شماست
خوشا به حال اون کسی که توی رویای شماست ، که توی رویای شماست
شما گناهی ندارین این روزگار بیوفاست...
برشی از ترانه
وقتی کار خوبی می کنم حس خوبی دارم
و وقتی کار بدی انجام می دهم
عذاب وجدان می گیرم
این تمام دین من است
نگاهی می کنی ما رو ﻣﮕﻪ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺪﻳﺪی ﺗﻮ
ﻳﺎ ﺷﺎﻳﺪ دﻳﺪی و رﺳﻮاﺗﺮﻳﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﺪﻳﺪی ﺗﻮ
یا ما مجنونیم خونه خرابی عالمی داره
ﻳﺎ ﻋﺸﻘﺖ ﻣﻮﻧﺪه و دﺳﺖ از ﺳﺮ ﻣﺎ ﺑﺮ ﻧﻤﻲداره
خداییش فرقی هم انگار نداره
ﻳﺎ اﮔﻪ داره دل رﺳﻮای ﻣﺎ ﺑﻨﺪ کرده و...
این آرایش جدیدت در شعرهام
همه چیز را به هم ریخته!
لااقل موهایت را ببند
که شعرهام به باد نرود...
آن قدر دارمت
که انگار نه انگار
ندارمت
کنارت اونقدر آرومم که از مرگ هم نمی ترسم
برشی از ترانه
حال که در سن چهل سالگی هستم
هم معنی سکوتهای پدرم را
و هم معنی صبر پدرم را
و هم معنی پدر بودن را میفهمم
پدرم روزت مبارک
تصور من این است که در آینده مردمان تنها وتنهاتر می شوند
چشمان کم سو بیشتر و بیشتر و گوشهای کم شنوا بیشتر و بیشتر
شاید زیبای هایی بیاید و برای مدتی جذاب باشد اما هیچگاه
آن لحظات خوب گذشته بر نخواهد گشت ، الان همه برای
دیده شدن تلاش...