آمد بهار و گلها شاد و خندان
شد زمین از رنگ و بویشان، نگارستان
بر تپه ها خورشید رخشان، تابید
آسمان را غرق نور، کرد و بی کران
در این منظره ی زیبا و دل انگیز
یک روستا در خوابی عمیق، شد آرمیده
سبزه ها و لاله ها شاد و سرمست
به استقبال بهار، شادمان و رسیده
نغمه ی بلبل به گوش جان رسد
عطر گلها در مشام جان، پیچیده
در دل هر باغ، نغمه ی عشق و شور
در هر خانه، شور و نشاطی پدیدار
ای بهار دلنشین و ای روح نواز
تو به ما شور و نشاط و امید، بخشیدی
ای بهار جانفزا و ای پُر از راز
تو به ما عشق و محبت، آموختی
ای بهار جاودان و ای پُر از رمز
تو به ما درس زندگی، دادی
ZibaMatn.IR