آمد مهِ جان، پرده ز دلها برداشت، راز از دلِ شبهای پریشان برداشت. از خوانِ سحر، بادهی صبرم بنهاد، از سفرهی وصل، لقمهی ایمان برداشت.
این متن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.