زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

ای آنکه پیرم کرده ای دل را ببازم حاضری
به دور چشمت کعبه ای دیگر بسازم حاضری

شیرین گهی در پشت نقشی تازه پنهان میشود
فرهاد باشم من به نقشت هی بنازم حاضری

ای که تویی جان و تنم یاد تو هر دم به لبم
آتش گرفته حنجرم می سوزد این تن از تبم

یوسف و آشفته سرم من خود زلیخا می درم
حالا که نازت می خرم ای ماه باشی در شبم
ZibaMatn.IR

خوش بین ارسال شده توسط
خوش بین


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن