بی تو از ویرانی ام دیوار باقی مانده است
آجر آجر از دلم آوار باقی مانده است
بی گمان مانند برگشت صدا در کوهسار
شِکوه هایم را فقط تکرار باقی مانده است
حلقه حلقه می زند آه از لبِ پروانه پَر
شعله شعله شمع را انکار باقی مانده است
حتم دارم بی تو آغوشِ خیابان را فقط
رفت و آمدهای بالاجبار باقی مانده است
ماه خوابیده ست،امّا اُبرِ چشم آلودِ من
پشت پلک پنجره، بیدار باقی مانده است.
رضاحدادیان
ZibaMatn.IR