در آغوش عریان من
ضیافتی برپاست ..
هرحرامی اینجا حلال است
محکوم کن جبرها را در
دادگاه ممنوعه ها ..
چیره شو بر تن برهنه ی من
لختی در این سرزمین
وسوسه انگیز بیاسای..
بذر عشق و هوس ،
در سایش دوتن جوانه خواهد زد ..
میان نبض و نفس های تو
شکوفه خواهد داد تن سپیدم ..
مرد مستی باش از شنیدن صدای
ناله هایم ..
حالا نوازش کن ..تمام مرا ..
و چون سیلاب برمن جاری شو ..
آه !!!
تو در خیال منی ..نزول کن ..
ای هوس مطلق در رویای من ..
✍️هدی احمدی
ZibaMatn.IR