زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

کی گفته این مسیر به تو ختم نمی شه؟!
عقربه های ساعت از هم دور می شن، در مقابل هم قرار می گیرن اما دوباره به هم می رسن؛ شب وعده ی روشنایی و روز، نوید تاریکی رو می ده؛ مگه می شه زندگی هم به ما مژده ی وصال رو نده؟!
جسم مون، 2748 کیلومتر از هم دوره اما روح مون کنار همدیگه ست و وقتی که جسم هامون کنار هم قرار بگیرن؛ مطمئنم که دیگه هیچ دردی رو حس نمی کنند.
تو بهم میگی 2748 کیلومتر فاصله ست اما من میگم که تنها 4 عدد ما رو از هم جدا کرده ؛کافیه بگی این داستان ادامه داره تا ببینی چجوری این عشق، چنین فاصله ای رو نادیده می گیره.
تو همونی هستی که منو تو نوشته هام پیدا کردی و تنهایی مو تو آغوش گرفتی و بهم گفتی که کلمات، روحت رو به روحم پیوند زدند؛ اکنون، ایمان دارم که کلمات معجزه می کنن؛ اما نمی دونم که چجوری تونستن قلبت رو هم تسخیر کنند؛ حالا که برایت می نویسم؛ حتی به کلمات هم جور دیگه ای نگاه می کنم. تو رو تو تموم جمله ها حس می کنم؛ هر چی بیشتر می نویسم به تو نزدیک تر می شم ومن ، خیلی خوب می دونم که دوست داشتن و دوست داشته شدن یه افسانه نبوده؛ بلکه واقعیتی بوده که روزی، از قافله ی عشقِ ما، جا مانده و ناخواسته از ما دور شده؛ دیگه حتی واژه ها هم در آتش این دوری می سوزند و وسعت درد رو پنهان می کنن.
اگه خورشید و ماه تو آسمون ندرخشن و آسمون به زمین برسه؛ به تو و خودم ایمان دارم؛ پس ایمانم رو باور کن و دستاتو بزار تو دستم و بیا به جایی که بتونیم با هم باشیم.
ZibaMatn.IR

فاطمه مهری| نویسنده ارسال شده توسط
فاطمه مهری| نویسنده


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن