زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

دل و دینم به فغان آمد و دلبر به نوا
به هوای رخ او، دل شد و جان بر سر پا

چشم مستش چو شراب، برده ز هوش این دل
در نگاهش همه افسانه و راز است به جا

به گلستان وجودش، همه گل ها به صف اند
عطر او در همه جا، مستی و شادی به پا

زلف او سلسله دار است و دلم در بندش
هر گره بر دل من، قصه ای از عشق و وفا

با نگاهی ز سر لطف، دل از جا ببرد
چون نسیمی که رود، بر گل و شبنم به نوا

ای همه هستی من، مهر تو در دل جاوید
با تو هر لحظه خوش است، بی تو دلم بی سر و پا

در خیالم همه شب، نقش تو باشد و بس
بی تو این جان و دلم، خسته و تنها و جدا

ای که آرامش جان، در دل این شور و شتاب
با تو بودن همه عشق است و صفا و بقا

مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR

مهدی غلامعلیشاهی ارسال شده توسط
مهدی غلامعلیشاهی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن