پیر ما با گام های آهسته و دل پ...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
- خانه
- متن ها
- متن مهدی غلامعلی شاهی
- پیر ما با گام های آهسته و دل پ...
                امتیاز دهید
                
                
                
                
                    
                    
            
            
                        0 امتیاز از 0 رای
                    
                
                        پیر ما با گام های آهسته و دل پر از راز  
از مسجد سوی میخانه آمد، در شب دراز  
در دستش جامی از عشق و در دلش شوق  
با نگاهی پر از حکمت، چون چشمه ی نورباز  
زیر لب زمزمه می کرد، شعری از دل  
که هر واژه اش بود چون ستاره ای در فراز  
گفت: ای دل، در این شب تاریک و بی پایان  
بیاب آرامش را در میخانه، با ساز و آواز  
در میخانه، جام ها پر از مهر و دوستی  
هر نغمه اش بود چون نسیمی در دلِ راز  
پیر ما با لبخندی از سرِ شوق و امید  
گفت: در اینجا بیابید عشق را، بی نیاز  
پس بیایید و بنوشید از این جامِ عشق  
که در آن پیدا کنید راهی به سوی فراز
مهدی غلامعلی شاهی
                    
ZibaMatn.IR
                    