نسیم صبحگاهی شد پیام آور ز دیدارت
به هر گلبرگ بنشاند نشان از لطف رخسارت
ز چشمانت چو می تابد فروغ مهر و زیبایی
جهان روشن شود هر دم ز پرتوهای انوارت
به هر گامی که بردارم، صدای دلنشین آید
که گوید از دل تنگم حکایت های دیدارت
به هر لحظه که می گذرد، دلم در شور و شیدایی
که چون مهتاب می تابد ز چشمان پر از نارت
به هر کوچه که می گذرم، نشان از عشق تو دارم
که هر جا می روم باشد، نشان از مهر و یارت
به هر نغمه که می شنوم، صدای تو به گوش آید
که هر آوا چو آبی شد ز چشمه سار گفتارت
به هر رویای شبانه، تویی در خواب و بیداری
که هر لحظه به یاد تو، دلم باشد به دیدارت
به هر شعری که می خوانم، تویی مضمون و معنایش
که هر بیتش حکایت دارد از عشق و ز دیدارت
به هر راهی که می پویم، تویی مقصد و مقصودم
که هر لحظه به یاد تو، دلم باشد به دیدارت
تو را در هر دعا خوانم، که باشی در کنار من
که هر لحظه به یاد تو، دلم باشد به دیدارت
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR