راز دل را در نهان خانهٔ جان فرجام دار
عمر را در سایه سار جهل، بی فرجام دار
در جهان بی نهایت، دل به دانایی سپار
راه خود را در مسیر نور بی پیغام دار
چون گلستان خرد، با گل دانایی نشین
خار جهل و نادانی را ز دل بی نام دار
در میان موج دریا، گوهر ناب آرزو
دل به امواج حقیقت، همچو کشتی خام دار
در ره نور و صفا، جان به آرامش رسان
ظلمت شب های وهم را ز دل بی کام دار
چون شمع در محفل عشق، نور امیدی بپاش
سایه های ناامیدی را ز دل بی دام دار
در مسیر آسمان، پرواز کن با بال شوق
قید و بند خاکیان را از پر و بال رام دار
چون بهار در دل ها، عشق و امیدی بکار
یأس و نومیدی ز دل همچو برگ بی سام دار
در ره آزادگی، دل به حقیقت ها گشا
زنجیرهای جهل را از پای جان بی نام دار
چون نسیم صبح نو، دل به تازگی سپار
عمر را در سایه سار جهل، بی فرجام دار
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR