زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

دل چو دریا موج زن، از عشق جان افزود را
در تلاطم می برد، این کشتی بی دود را

آتش عشق است و من، در شعله اش بی تاب ام
چون شمعی که می فروزد، شب های ناب بود را

در نگاهش آسمان، رنگین کمانی از خیال
می کشد بر پرده ی دل، نقش های بود را

خواب دیدم در بهار، گل های عشق می روید
باغ دل پر می کند، عطر خوش بود را

در سکوت شب نشین، زمزمه ی عشق شنید
گوش دل، آوای آن، رازهای سود را

چشمه ی اشک از غمم، می جوشد و می ریزد
آبرو می بخشد این، چشمان خواب آلود را

با نسیم صبح گاه، بوی خوش عشق آمد
مست کرد از عطر او، دل های ناشنود را

در هوای عشق تو، دل بی قرار و مضطرب
چون پرنده می پذیرد، قید و بند و دود را

آه از این دل که ز عشق، بی قرار و بی نشان
می کشد در حلقه ی خود، زنجیرهای زود را

در غزل خوانی عشق، هر که مست و بی قرار
می نوازد با کلام، سازهای خوش نود را

مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR

مهدی غلامعلیشاهی ارسال شده توسط
مهدی غلامعلیشاهی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن