در دل شب، نغمه ام بر آسمان پر می کشد
می کشد از سینه ام، راز نهان پر می کشد
چشمه سار آرزو، در دل کویر خشک من
می کشد از خاک دل، بذر جوان پر می کشد
در نگاه عاشقان، آتش به جان افکنده ای
می کشد از چشم من، اشک روان پر می کشد
راز دل را می نویسم بر ورق های خیال
می کشد از واژه ها، شعر و بیان پر می کشد
در هوای عشق تو، دل را به دریا می زنم
می کشد از موج دل، قایق جان پر می کشد
آسمان دل من، بی پروا ز عشق و جنون
می کشد از ابرها، باران جان پر می کشد
در دل این شهر سرد، گرمی عشق تو هست
می کشد از کوچه ها، عطر نهان پر می کشد
در نگاهت آتشی، شعله ور از عشق و شور
می کشد از چشم من، خواب گران پر می کشد
در هوای وصل تو، بال پروازم به دوش
می کشد از آسمان، خورشیدمان پر می کشد
در دل این قصه ها، عشق تو پایان من است
می کشد از دفترم، خط زمان پر می کشد
مهدی غلامعلی شاهی
ZibaMatn.IR