در سپهر سرمدی سودای سیمرغی سر...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

در سپهر سرمدی، سودای سیمرغی سرشتم
وز نهان نیستان، نوای ناشنیده برنوشتم

جام جم جلوه جوید، جان جهان جویای جانان
کز کرانه ی کهکشان، کیمیای کیش کشتم

غیب گلشن غنچه ی غم، غرق غوغای غزل شد
فصل فریاد فلک را، فارغ از فردا نوشتم

بحر بی پایان بودن، بال و پر بخشید بر من
تا به تاراج تجلی، تار تن را وانهشتم

مشرق مستی و مینا، مهر مه رویان مپرسید
زان که زنجیر زمان را، زیر پا زار انگاشتم

لوح لاهوتی لبالب، لمعه ی لیلای لب شد
سِرّ سرمد را سراسر، ساغر ساغر سرشتم

عرش عشق و عالم عرفان، عین عطر عنبرین شد
چون چکاد چرخ چارم، چتر چوبین برفراشتم

خیمه ی خورشید خاور، خط خطا خواند خیالم
دفتر دیرینه ی دل، دم به دم از نو نگاشتم

رمز رندی را رقم زد، راز رویای رهایی
بزم باقی برپا کردم، بیخودی را باده گشتم

قاف قدسی قصه ی قلبم، قرین قرب قدر شد
نقش نیستی نقش بستم، نور هستی برنگاشتم

مهدی غلامعلی شاهی

ZibaMatn.IR
مهدی غلامعلیشاهی
ارسال شده توسط
متن مهدی غلامعلی شاهی
اشتراک‌گذاری
ارسال متن