سلام ای مهربان بابابزرگم پر...
زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه
سلام ای مهربان بابابزرگم ! پر از بغضم ، هیاهویت کجا رفت؟
هوای عصرِ دلگیرِ خزانم ! بهارِ غرقِ شب بویت کجا رفت؟
ندیدم جز شمیمِ دلنوازت ، به ایوان پس چه شد گلهای نازت؟
فدای آن دوپلکِ نیمه بازت ، نگاهِ کنجِ پَستویت کجا رفت؟
رسیده جانمان بعد از تو بر لب ، چرا افتاده ای از تاب و از تب؟ نمیخوانی دوبیت از حافظ امشب؟
لبِ سرخِ غزلگویت کجا رفت؟
نمانده در بساطِ خانه آهی ، به خوشبختی بگو گاهی نگاهی ، شبم تار و ندارد نورِ ماهی
غروبِ تیره ، سوسویت کجا رفت؟
نبینم غم نشسته در کمینت ، چه داری در دودستِ خوشه چینت؟ چه شد فردوسِ زیبای برینت؟
انارِ باغِ مینویت کجا رفت؟
حیاط و چاییِ بابونه ات کو؟ درونِ خانه عطرِ پونه ات کو؟ چروکی های روی گونه ات کو؟
و تارِ نازکِ مویت کجا رفت؟
دلم کنجِ شمیرانِ تو مانده ، نگاهم روی گلدانِ تو مانده ، دوچشمم زل به قلیانِ تو مانده
عصای چوبِ گردویت کجا رفت؟
خزان آمد به برگِ "سررسیدم" ، به یادت تا ابد شعری سپیدم ، از اینجا پرکشیدی و ندیدم
که خالِ روی ابرویت کجا رفت...