در این بهار که زادم دلم...

زیبا متن: مرجع متن های زیبا کوتاه

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

در این بهار که زادم، دلم دعا دارد
برای روح رهایم، صفا روا دارد
در این سحر که جهانم دوباره نو گشته
دلم ز دغدغه‌ها، قصد کیمیا دارد
رها شود ز غم و بند و هرچه باید رفت
چو باد در دل صحرا، ره صبا دارد
چو رود، راهی دریای بی‌کران گردد
که اوج تیره‌دلان را ز خود جدا دارد
نه غصه‌ای ز گذشته، نه ترس آینده
که روح، مهر امیدی ز کهکشان دارد
همان حقیقت خود را در آینه بیند
که با وجود رها، اوج کبریا دارد
آتیه رها بمان از این باید و نبایدها
چو آن‌چه بایدی، آن‌چه سزا دارد

عطیه چک نژادیان
ZibaMatn.IR
عطیه چک نژادیان
ارسال شده توسط
متن عطیه چک نژادیان
اشتراک‌گذاری
ارسال متن